تلقی عملی بیشتر مدرسان، دانشجویان، فعالان اقتصادی و مسئولان اجرایی از فعالیت کارآفرین یا «آنتروپرونری» با تلقی نظری آنها متفاوت است. تلقی نظری آنها همان تعریفهایی است که در متنهای ترجمه شده یا اقتباسی از کتابها و مقالههای انگلیسی آمده است. اما تلقی عملی آنها سه چیز است:
1- ترکیب علم با عمل در میان دانشجویان و دانشگاه رفتگان؛
2- راهاندازی کسب و کار اعم از کسب و کارهای کوچک یا خود-اشتغالی در مفهوم رایج؛
3- -اشتغال به فعالیتی نوآورانه (نوآوری مبتنی برفناوریهای پیشرفته)؛
مهمترین شاهد تاکید بر ترکیب علم و عمل" به مثابه ترویج فعالیت انتروپرونری از یک سو تصویب "طرح توسعه کارآفرینی در دانشگاههای کشور=کاراد [1]و به دنبال آن تأسیس کمیتهها و مراکز کارآفرینی متعدد در سالهای اخیر در دانشگاههاست و از سوی دیگر تأسیس دانشکدهها و دانشگاههای کارآفرینی.
باوجود آنچه که در کتابهای متعدد درسی و اساسنامهها و رویهنامههایی که اینگونه مؤسسات در مورد کارآفرین (آنتروپرونر) و فعالیت کارآفرینی (آنتروپرونری) و اهتمام خود به ترویج و حمایت از این نقش و کنشگر در اقتصاد جدید گفتهاند، و بطور عام ترجمه از زبان انگلیسی و معادل آنتروپرونر است، باز میبینیم که معنایی که در عمل از آن برداشت شده است ترکیب علم و عمل، فعالیت کارفرمایی و اشتغالزا، و راهاندازی کسبوکار متعارف و غیرآنتروپرونری است. در پایین میکوشم شواهد خود را ارائه کنم.
-معنای فعالیت آنتروپرونری در درسنامهی آنلاین دانشکدهی کارآفرینی دانشگاه تهران
در این درسنامه آنلاین[2] جابجا تعریف و ویژگیهای فعالیت آنتروپرونری از نویسندگان خارجی نقل میشود و با این تأکید (از قول آنها) که آثار فعالیت آنتروپرونری بسا فراتر از اشتغالزایی ست (برای نمونه، ص. 16). با اینهمه، ناگهان و بیمقدمه به طرح موضوع جدید تکثیر شرکتهای کوچک "کارآفرین" و نقش آنها در اشتغالزایی و رونق اقتصادها و علاقهی سازمانهای جهانی مانند بانک جهانی و سازمان بینالمللی کار به آموزش "کارآفرینی" پرداخته میشود. (ص 17) تناقض دیگر در زمینهی اهمیت آموزش کارآفرینی است؛ پس از سخن راندن دربارهی اهمیت "آموزش کارآفرینی و لزوم اتخاذ آن به مثابهی یک سیاست" به ضعف اساسی این نگاه که توسط نویسندهای خارجی ابراز شده اشاره میشود و می نویسد،" نهایت هدف آموزش کارآفرینی" میتواند کمک به دانشجویان به "شناسایی فرصتها" باشد اما آنچه مورد نظر شومپیتر بوده نه شناسایی بلکه "خلق فرصتها" بود که آن قابل آموزش نیست. طرفه آنکه صفحهای بعد ذیل اعتراف به همین ناتوانی، با تساهلی حیرتآنگیز، پیامدهای مثبت آموزش و "ترویج" کارآفرینی در توسعهی ملی فهرست میشود که تمام بندهای آن فهرست میتواند ذیل عنوان دیگری مانند "آموزش فرصتهای سرمایهگذاری" هم بیاید و ربطی به نقش ویژه و خویشکاری آنتروپرونر به زعم شومپیتر و اقتصاددانان متاخر نداشته باشد. تنها بند آخر این بخش از نوشته میتواند تا اندازهای بازتاب خویشکاری ویژهی آنتروپرونر باشد. این رفتوبرگشتها، نه تنها ناقض صفت یکپارچگی یک متن درسی دانشگاهیست، بلکه نشانهی اغتشاش و دستکم، ابهام معنایی آنتروپرونر و فعالیت آنتروپرونری و یکی گرفتن آن با کسبوکار عادی و غیرآنتروپرونری در یک متن درسی دانشگاهی است.
-بررسی آگاهی و نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شریف نسبت به آنتروپرونر (کارآفرین)
در سال 88 مطالعهای با عنوان بالا صورت گرفت که در آن براساس تعریف زیر از "کارآفرین" حدود 200 دانشجوی کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه شریف مورد پرسش قرار گرفتند:
"کارآفرین کسی است که منابع، نیروی کار و مواد را باهم ترکیب میکند تا ارزش آنها را نسبت به قبل بیشتر کند"
نتیجهی این مطالعه نشان داد که، "نگرش به کارآفرینی که آموختنیست و بهترین پیشبینیکنندهی گرایشهای کارآفرینانه در جامعه است" در میان 81. 3 درصد از دانشجویان در حد متوسط و بالا بوده و" آگاهی به کارآفرینی" در میان 16. 7درصد از دانشجویان کارشناسی ارشد درحد بالا، در میان 38. 4 درحد متوسط، و در میان 16. 7 درصد در حد پایین بوده است. ضمنن در این مطالعه همبستگی معنیداری میان "آگاهی" به کارآفرینی و "نگرش کارآفرینانه" پیدا نشد. همانطور که دیده میشود، بنیان تحقیق بر پرسشی ست که معنای آنتروپرونری ندارد بلکه معنای راهاندازی کسبوکار دارد.
- بررسی معنای آنتروپرونر (کارآفرین) در مرکز کارآفرینی دانشگاه شریف
این مرکز، اولین مرکز کارآفرینی برای کمک به استفاده از توان دانشجویان برای راهاندازی شرکتهای نوپای دانشبنیان است که در سال 1379 آغاز به کار کرد. یکی از اهداف این مرکز ایجاد بانک اطلاعاتی جامع کارآفرینان بویژه فارغ التحصیلان دانشگاه شریف است. مرکز برای تهیهی بانک اطلاعاتی، هرساله با سی نفر "کارآفرین" مصاحبه کرده است که در قالب جزوههایی منتشر شده است و متن الکترونیکی آنها نیز از طریق وبسایت مرکز در دسترس است.[3]
برای شناخت اینکه، این مرکز از "کارآفرین"چه تعریفی دارد و "کارآفرینهایی" را که برای مصاحبه برمیگزیند بر چه اساسی "کارآفرین" میشمارد و نیز برداشت خود مصاحبهشوندهها از "کارآفرینی" چیست، به مرور نمونهوار چند مصاحبه از هر سال پرداختم. انتشار این مجلدات از سال 87 آغاز شده است و اکنون(زمان نوشتن این سطرها) به جلد هفتم رسیده است که درمجموع شامل معرفی 210 "کارآفرین" و تجربههای آنان است. در سطرهای پایانی صفحهی اصلی "کتب سالیانه سی گفتگو"[4] چنین آمده است:
"اگر به طور میانگین، هر مصاحبه شامل تشریح بیست سال از عمر این تلاشگران باشد، هر کتاب محتوی ششصد سال از عمر افرادی است که بین نخبگان ورودی به بلندآوازهترین دانشگاه کشور، آدمهای برگزیدهای هستند که در راهاندازی یک کسبوکار، موفق عمل کردهاند. این کتابها از این نظر باید ارزش خواندن را داشته باشند تا دوستانی که مایل به ورود به عرصه کار و تلاش هستند، چرخ را دوباره اختراع نکنند"و یا در مقدمهی جزوه:
".. . مرکز. . . عمدهی فعالیت خود را معطوف به فرهنگسازی و ارائهی آموزشهای لازم در ارتباط با شکلدهی کسبوکار دانشبنیان توسط دانشجویان و استادان کرده است".
علاوه بر آنکه توضیح بالا به روشنی نشان میدهد فهم تهیهکنندگان این مصاحبهها (و سیاستگزاران مرکز کارآفرینی دانشگاه شریف؟) از فعالیت "آنتروپرونری" راهاندازی کسبوکار - گیرم در رشتههای صنعتی و یا شرکتهای دانشبنیان - است در توضیحات و پاسخهایی که "کارآفرینان" مذکور به پرسشها و بطور مشخص در چند مصاحبه به پرسش ویژهی"به نظر شما تعریف کارآفرینی چیست"دادهاند حاکی از آن است که "کارآفرینی"یعنی راهاندازی کسبوکار موفق.
از آنجا که شاخصترین جنبهی مفهوم آنتروپرونر به شرحی که بالاتر آمد عبارت از تولید اشتغال است، مصاحبهکنندهها از عهدهی ردیابی جنبههای اصلی فعالیتهای آنتروپرونری در مصاحبهشوندگان برنمیآیند و خود مصاحبهشوندهها هم دیگر برآنها تمرکز نمیکنند. جالب آنکه در دو نمونه که مصاحبهشونده بطور مشخص میگوید فعالیت او شغلی ایجاد نکرده است و فعالیت خود را با برونسپاری پیش برده است، باز هم مصاحبهگر (و البته سر ویراستار مجموعه) به این خلط معنا (شغلی آفریده نشده است) توجه شایسته نکرده است. چند نمونه که بررسی شد خلط معنای آنتروپرونر با "مدیرتوانا" و "کارفرمای موفق" مکرر دیده میشود همچنین ویژگیهای شخصیتی " کارآفرین"اساسن سختکوشی، شکستناپذیری، اعتماد به نفس و سایر ویژگیهای شخصیتی مشابه است.
مجموعهی دیگری نیز در معرفی"کارآفرینان"ایرانی منتشر شده است که "رضا یادگاری" و "مهشید سناییفرد" تهیه کردهاند و پرسشهای آنها نیز کموبیش شبیه مجموعهی، "سی گفتگو" است. در مقدمهی این مجموعه (که در همهی مجلدات بطور یکسان تکرار میشود) نوشته است:
هدف مجموعه شناسانیدن ویژگیهای شخصیتی و "الگوهای نقش"یست که "کارآفرینان" در زندگی شخصی و شغلی خود برگزیدهاند.
نویسندگان مجموعهی یادشده در ویژگیهای "کارآفرین" بجز گذرهای تند و کماثر، از ویژگیهای تعیینکنندهی فعالیت آنتروپرونری مانند نوآوری و بهمزنی خلاق و سرمایهی خطرپذیر و مانند آنها حرفی نزدهاند. حتا پافراتر گذارده و در همان مقدمه (تکرار شونده به نام "سبز") نوشتهاند:
"بررسی زندگی، مصائب و سختیها، راههای رسیدن قهرمانان صنعت و تجارت ایران به اهداف خود یکی از شیوههای مؤثر در حوزهی کارآفرینی است".
در نهایت، ویژگیهای یادشده مانند افکار مثبت، خودباوری، مدیریت زمان، ایمان، مدیریت نفس، و مانند آنها جملگی در حوزهی روانشناسی روزمره میگنجند و به کنشگری خاص آنتروپرونری ربط مستقیمی ندارند. این مجموعه و مجموعهی "سی گفتگو" به نظر میرسد بیشتر شبیه "تاریخ شفاهی" و ضبط زندگینامه و تجارب حرفهای تعدادی از متخصصان، صنعتگران، و بازرگانان کاردان، کوشا و خادم به کشور باشند که بطور قطع برای فهم موانع راهاندازی و تثبیت و رشد کسبوکار در ایران مفیدند ولی شناخت مستقیمی از فعالیت آنتروپرونری در محیط کسبوکار و اقتصاد ایران به دست نمیدهند. در یک کلام، فعالیت کارآفرینی در نظر آنها یعنی راهاندازی کسبوکار و فعالیت کارفرمایی معمولی در اقتصاد و جامعهی ایران[5]
-بررسی معنای آنتروپرونر در دیدهبان جهانی کارآفرینی(جم) شعبه ایران
"جم"یک سازمان جهانی پژوهش و آمارگیری از فعالیت آنتروپرونری و ارزیابی شاخصهای استاندارد آن در کشورهای عضو است (چند ده کشور) که در سال 1997میلادی تأسیس شده است و ایران در سال 1386 شمسی به آن پیوسته است. جم ایران در سال 1388 در برنامهی ارزیابی "جم"شرکت کرد و حاصل کار در کتابی منتشر شد:[6]
در این کتاب می توان تصویری از تلقی جم از آنتروپرونر یافت برای مثال،در تعریف آنتروپرونر چنین آمده است:
تعریف آنتروپرونر در "جم":
دیدهبان جهانی کارآفرینی 75 گزارش مطالعاتی با موضوع فعالیت آنتروپرونری را تحلیل محتوا کرده است و 18 واژه کلیدی را به عنوان تعریف آنتروپرونر استخراج کرده است که معادل فارسی آنها در کتاب یاد شده، در بالا آمده است. در آن یک تعریف عام، از فعالیت آنتروپرونری عبارتاز "راهاندازی کسبوکار" است. بنابراین تعریف آنتروپرونری (کارآفرینی) بطورعام یعنی: "هرگونه تلاش افراد بزرگسال برای راهاندازی کسبوکار کمتر از 100 نفر شاغل و شامل خود-اشتغالی"؛فراوانی دو تعریف "ایجاد کسبوکار جدید" و "ایجاد کسبوکار مخاطره آمیز" هم رویهم 40 تا بود که با جمع کردن تعریف عام بالا، (40+41) تعریف جدیدی از آن در میآید: "فعالیت آنتروپرونری (کارآفرینی) هرگونه تلاش افراد بزرگسال برای راهاندازی کسبوکار یا ایجاد کسبوکار جدید یا ایجاد کسبوکار مخاطره آمیز است"
اما سنگینی تعریف عام "جم" (بالا) بر کل فرآیند آمارگیری و مصاحبهها (براساس روششناسی که در کتاب شرح د اده میشود و نیز تحلیل پرسشهای پرسشنامه) در مورد آمارگیری جم ایران در این سند موج میزند. بگذریم که در روششناسی برنامهی پژوهشی "جم" محیط کارآفرینانه، با فضای کسبوکار برابر انگاشته شده است (ص 87 همان کتاب) البته باید توجه داشت که براساس روششناسی این مطالعه، منظور از "کارآفرینان" در واقع "کارآفرینان بالقوه" است که به طریق اولا ادراکی که از فعالیت آنتروپرونری (کارآفرینی) دارند، همان راهاندازی کسبوکار است. در پرسشهای پرسشنامه و نیز در "تحلیل نتایج" ، بخش پایانی و نتیجهگیری محقق، غفلت از جنبههای مهم فعالیت آنتروپرونری مانند، "ترکیب جدید"؛ "بهمزنی خلاق"؛ و "تأثیر موجاموج در اقتصاد" آشکارا به چشم میآید. تنها نزدیکی از مفهوم فعالیت آنتروپرونری اصیل با نگاه محقق در این کتاب، توجه به مخاطرهآمیز بودن فعالیت است. در این گزارش به مدل مفهومی"جم" که خود در ابتدای کتاب ترسیم کردهاند[7] پایبندی شایسته به چشم نمیآید. در مدل یادشده، فعالیت آنتروپرونری از دل اقتصاد اصلی (شکافها= فرصتها؛ زمینهی بروز نوآوری؛ ...) برمیآید، سه مقطع را طی میکند و اگر موفق شود (تثبیت) به اقتصاد اصلی میپیوندد (در آن جذب میشود) و اقتصاد ملی رشد میکند. در این فرآیند سه مفهوم "ترکیب جدید"، "بهمزنی خلاق"، و "تأثیر موجاموج" نقش اصلی را بازی میکنند و در صورتیکه فعالیتهای کسبوکاری جدید از این ویژگیها عاری باشند، اعتبار آنتروپرونری ندارند و حیثیت آنها کسبوکارجدید در پارادایم رایج است.
نتیجهی آمارگیری سال 2008"جم" ایران از فعالیتهای آنتروپرونری:
در بخش نتیجهگیری این کتاب، با عنوان "ارزیابی وضعیت کارآفرینی در ایران" آنجا که از رتبهی بسیار پایین ایران در سه شاخص: "کارآفرینی نوپا- ترکیب محصول/ بازار جدید؛ کارآفرینی نوپای فرصتگرا"؛ و "کارآفرینی نوپا با گرایش بینالمللی" یاد میشود آن را نشانهی دوری ایران از نوآوری به عنوان وجه اصلی تعریف آنتروپرونری (کارآفرینی) یعنی بازار جدید/ محصول جدید/ خدمات و فرآیند جدید میشمارد و نتیجه میگیرد: "به عبارت دیگر کسبوکارهای ایرانی از نوآوری اندکی برخوردارند و بیشتر از نوع کسبوکارهای رایج و سنتی هستند."[8] در حقیقت محقق (نویسندگان کتاب) با اتکا به نتایج پژوهش خود به غرابت و دوری فعالیت آنتروپرونری به مفهوم رایج در اقتصاد مدرن در ایران اذعان میکنند.
بد نیست در اینجا به تأکیدی که آمارگیران "جم" جهانی به تمایز میان فعالیت آنتروپرونری و غیرآنتروپرونری در گزارش آمارگیری سال 2011 نموده اند اشاره کنم.
در بخش پیوستهای این گزارش در توضیح مقایسه دادهها و آمار آنتروپرونری "او- ای- سی- دی"[9] آمده است که آمارهای "جم" شامل آنتروپرونرهایی ست که تک نفره تأسیس و اداره میشوند و هیچ کس را استخدام نمیکنند و احتمالن در آینده باعث میشوند کسبوکارها و شرکتهای دیگر با استفاده از محصول یا فرایند معرفی شده به وسیلهی آن آنتروپرونر به استخدام افراد بپردازند: یعنی خودشان بطور مستقیم شغلی نمیآفرینند.[10]
- بررسی معنای " کارآفرین" در نشریهی تخصصی کارآفرینی سازمان پژوهشهای علمی صنعتی ایران
نشریهی الکترونیکی "شوق کارآفرین"[11] از انتشارات دفتر توسعه کارآفرینی سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران است.مفهوم آنتروپرونر و فعالیت انتروپرونری را در سه شماره دی و بهمن 91 و اسفند 92 بررسی کردم. در بخش مقالات و بطور نظری، از مفهوم آنتروپرونری هم مفهوم صاحبان کسبوکارهای کوچک مستفاد میشد و هم مفهوم آن کنشگری که به اتکای نوآوری به کشف و ساختن فرصت در تولید محصول یا فرآیند جدیدی میپردازد که موجهای جدیدی را نیز پس از خود به جا میگذارد هرچند که تکرر مفهوم دوم کمتر بود.
ولی در همین نشریه وقتی میخواهند به نمونههای "کارآفرینی" بپردازند، به "شرکتهای دانشبنیان" میپردازند. یعنی شرکتهای دانشبنیان به صرف "دانشبنیانی"فعالیتشان واجد صفت آنتروپرونری تشخیص داده میشوند. نه آنکه با صفات ایدههای بکر، تشخیص و ساختن فرصت، موج افکنی در بازار، و ویژگیهای دیگر آنتروپرونری ممیز شوند. برای مثال، در شماره سوم در بخش معرفی شرکت دانشبنیان، شرکتی را معرفی میکند که ویژگی اصلی آن تلاش برای خودکفایی و پرهیز از واردات محصول آماده ذکر شده است (در حالیکه آن شرکت بهرحال ماشینآلات را باید وارد میکرده است) و هیچگونه ذکری نشده است از اینکه آیا از ایدهی دانشی بدیعی در تولید این محصول استفاده کرده است و آن ایده موجب ایجاد موجی در حوزهی تولید و یا حوزههای دیگر شده است یا نه؟ در واقع این شرکت نمونهای از یک شرکت با فناوری بالاست که به قواعد کسبوکار به درستی عمل کرده و حیات اقتصادی موفقی داشته است.
همچنین، در بخشی از این نشریه به معرفی "مراکز کارآفرینی" موفق میپردازند. برای مثال در همان شماره به مرکز کارآفرینی دانشگاه شهید چمران اهواز پرداخته شده است. آنچه از فعالیتهای آموزشی، پژوهشی، و اجرایی این مرکز آمده حاکی از ایفای نقشی تحرک دهنده به فعالیتهای اقتصادی از طریق ارتباط عینیتر دانشجویان با محیطهای تولیدی (بویژه صنعتی) ، و تشویق به طراحی و پیشنهاد نظاممند ایدههای راهاندازی کسبوکار شخصی یا ایدههای خلاقانه به مرکز کارآفرینی دانشگاه برای تنظیم و ارائهی بعدی به فعالان اقتصادی بازار است در یک کلام یعنی راهاندازی کسبوکار.
در این مثال نیز چیزی از مفهوم آنتروپرونری دیده نمیشود. یعنی در مقاله و کتاب از خویشکاری ویژه آنتروپرنر سخنها میرود ولی در عمل همان مفهوم کسب و کار متعارف و کارفرمای اشتغالزا افاده میشود.
سرفصلهای درسی کارآفرینی که در شماره بهمن 91 همین نشریه و در بخش معرفی مرکز کارآفرینی دانشگاه شیراز به شرح زیر آمده است شاید بتواند بیانگر نگاه مدیران و برنامهریزان بعضی از مراکز آموزشی این رشته فعالیت در ایران باشد:
"برنامههای آموزشی ویژه و متنوعی برای آموزش و پرورش کارآفرینان در دانشگاههای کشورهای پیشرفته و در حال توسعه ارائه میگردد که از جمله مباحث این دورهها میتوان به موضوعاتی از قبیل: آشنایی با کارآفرینی و خوداشتغالی، بازاریابی و فرصتهای بازار، اصول امکانسنجی اقتصادی، آشنایی با قوانین تجارت و ایجاد شرکت خصوصی، مقررات مالی و اصول سازمان و مدیریت، مدیریت منابع انسانی، آشنایی با کارآفرینان موفق و تجارب آنها و.. . اشاره نمود".
-معنای فعالیت آنتروپرونری در سیاستهای اجرایی صندوق نوآوری و شکوفایی
در سال 1389"قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات" تصویب شد و در پی آن در سال 91 " صندوق نوآوری و شکوفایی" تأسیس شد ". در ماده 1 اساسنامهی صندوق آمده است: "به منظور کمک به تحقق و توسعه اقتصاد دانشبنیان، تکمیل زنجیرهی ایده تا بازار و تجاری سازی نوآوریها، دستاوردهای پژوهشی و اختراعات و کاربردی نمودن دانش از طریق ارائهی کمکها و خدمات مالی و پشتیبانی به شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، صندوق نوآوری و شکوفایی تأسیس میشود."[12]
نزدیکی معنای مفاد این ماده به مفهوم فعالیت آنتروپرونری آشکار است اما آیا متقاضیان تسهیلات از یک طرف و مهمتر از آنان، مدیران و مجریان صندوق هم در عمل به معنای آنتروپرونری این ماده آگاه و عاملاند؟ آقای سلطانی، رئیس این صندوق در بازدید از خبرگزاری ایسنا در روز 26 بهمن 1393 در پاسخ به یک خبرنگار چنین میگوید: "صندوق الزامن اینگونه نیست که دنبال محصول و اختراع جدیدی باشد بلکه در صورتیکه هریک از شرکتها فعالیت دانشبنیان داشته باشند و محصولات دانشبنیانی که بازار مناسبی داشته باشند میتوانند از تسهیلات صندوق استفاده کنند.[13]
به نظر میرسد رئیس صندوق به هر دلیل به تحرک اقتصادی ناشی از هرگونه فعالیت دانشبنیانی قانع باشد و سازوکار آنتروپرونری آن فعالیت برایش "الزامن" اهمیت ندارد. من به درستی یا نادرستی این تصمیم کاری ندارم. شاید از حیث اقتصادی این تصمیم در این شرایط بهترین تصمیم است. تنها هدف آن است که نشان دهم حتی اگر در نظر و روی کاغذ از آنتروپرونری حرف زده شده باشد (مادهی یک صندوق پیشگفته)، معنایی که در عمل دنبال و اجرا میشود، همان فعالیت رایج کارفرمایی و کسبوکار معمول است فقط به شرط آنکه از شرکتی دانشبنیان سر زده باشد و محصولش هم بازار مناسب داشته باشد. همین برداشت در آخرین سندی که از این نهاد منتشر شده است نیز به چشم می خورد. هیات عامل صندوق در تاریخ 6/5/94 مورد جدیدی را به نام "طرحهای ویژه" معرفی کرد که دستورالعمل اجرایی تشخیص و ارزیابی آن را نیز تصویب کرد. |