این فرصت از جمله فرصتهایی است که در طول یک نسل یکبار نصیب هر کسی میشود. مقامات تجاری بریتانیا در نخستین ماه از امسال میلادی با تشکیل جلساتی، ایران و اوضاع و شرایط کنونی این کشور در دوره پساتحریم را زیر ذرهبین برده و علاوه بر اظهارنظرهای مختلف، پیشبینیهایی نیز در رابطه با چشمانداز اقتصاد ایران مطرح کردند. عبارت بزرگترین بازار جدید دنیا که پس از چند دهه دوری در حال ورود دوباره به عرصه اقتصاد جهانی است از جمله دیدگاههای اشاره شده درباره ایران بود که از سوی این جمع از مقامات تجاری ارشد بریتانیا بیان شد. به عنوان یک مورد مهم دیگر، این گروه از فعالان تجاری و اقتصادی انگلیسی پیشبینی کردهاند که پس از یک دوره زمانی ۱۰ ساله بیش از یکهزار میلیارد دلار سرمایه خارجی توسط ایران جذب و در این کشور سرمایهگذاری شود. ایران گستره جدیدی است که باید فتح و تسخیر شود. این جمله نیز از سوی یکی از روسای مطرح در حوزه تجارت کشور فرانسه در ماه جاری مطرح شد که شرکت تحت امرش در زمینه تولید تجهیزات و لوازم مصرفی لوکس فعالیت میکند. (تا همین چند ماه گذشته) تحریمهای اعمال شده علیه ایران مانع از دسترسی خارجیها به یکی از اقتصادهای ثروتمند غنی از نفت در منطقه خاورمیانه شده بود که براساس برآوردهای انجام شده ارزش بازار آن به ۴۰۰ میلیارد دلار میرسد. البته گرچه محدودیتهای تجاری وضع شده از سوی امریکا علیه ایران هنوز به طور کامل برطرف نشده اما طیف گستردهای از شرکتها از سایر نقاط جهان انتظار دارند که با رفع تحریمهای بینالمللی ایران که با اجرایی شدن مفاد برنامه جامع اقدام مشترک، برجام از ماه ژانویه سال جاری میلادی تحقق پیدا کرده است شرایط ورود آنها به بازار بکر ایران فراهم شود. در نگاه نخست اینطور به نظر میرسد که هجوم آغاز شده است. با فاصلهای اندک گزارش رسمی IAEA (آژانس بینالمللی انرژی اتمی) منتشر و در متن آن به صراحت اعلام شد که ایران به همه تعهدات و وظایف خود در توافقنامه هستهای ایران و ۱+۵ درباره پروژههای هستهای عمل کرده است. پس از انتشار این گزارش بود که شرکتهای اروپایی به توصیف بازار ایران و تحقیق درباره آن پرداختند و در نهایت به عنوان یک فرصت کمنظیر، ظرفیتهای بالقوه و معاملات تجاری با ایران و فواید و سودمندیهای آن را در بوق و کرنا کردند، ظرفیتها و قراردادهایی که ارزش آنها افزونبر میلیاردها دلار برآورد شده است. به این ترتیب ازدحام و تجمع سرمایهگذاران خارجی در تهران مطابق آنچه حاضران و بازدیدکنندگان گزارش کردهاند از یک منظر بستگی زیادی خواهد داشت به تلاش این گروه برای پیدا کردن اتاقهایی (دفاتر کاری فعالان و سرمایهگذاران خارجی) در یک شهر احاطه شده در مه دود خفهکننده (تهران). اوایل ماه جاری بود که ماتئو رنزی، نخستوزیر ایتالیا بهعنوان رهبر و پیشاهنگ در راس گروهی از تاجران و بازرگانان ایتالیایی به ایران سفر کرد، کشوری که به پیشبینی وی به همراه یکدیگر دورانی طلایی را در روابط صنعتی و اقتصادی در پیش رو خواهند داشت. شرکتهای مد ایتالیایی نظیر ورساچه و روبرتو کاوالی و شرکت لوازم بهداشتی ـ آرایشی فرانسه، سهفورا، یا فروشگاههای خودشان را در تهران افتتاح و راهاندازی کردهاند یا برنامه افتتاح فروشگاه در پایتخت ایران را در دست اقدام دارند. با این حال، اثبات شده است که شروع فعالیت و راهاندازی کسب و کار در تهران به صورت اجرایی و واقعی بسیار دشوارتر از پیشبینیهای انجام شده و انتظاراتی است که تا پیش از این مرحله مطرح شده بودند. بزرگترین مشکل در این زمینه تامین نشدن منابع مالی مورد نیاز است. در سیزدهمین روز از ماه جاری میلادی (آوریل) یک مقام وزارت خزانهداری امریکا این خبر یا شائبه را که امریکا همچنان سیاست مسدود کردن و توقیف منابع مالی و داراییهای خارجی ایران را ادامه میدهد به صراحت انکار کرد. با این همه منابع مالی متعلق به ایران که ارزش آنها به حدود ۱۰۰ میلیارد دلار رسیده و انتظار میرود که پرداخت شان کمک زیادی به رونق سرمایهگذاری در این کشور کند، حداقل براساس شواهد موجود به نظر نمیرسد به جریان افتاده باشند. از همه مهمتر اینکه در حال حاضر امریکا همچنان به شرکتهای خارجی که در ایران مشغول فعالیت هستند اجازه دسترسی به سیستم مالی و پولی خود را نمیدهد، شرکتهایی که تبدیل به جویندگان بانکهای خارجی شدهاند و در مقابل بازوی بلند قوانین امریکا بسیار محتاطانه و با تشویش فراوان عمل میکنند. دلیل این هوشیاری و احتیاط فوقالعاده شرکتهای اشاره شده نیز واضح و روشن است، از سال ۲۰۰۹ میلادی تا پایان سال گذشته (۲۰۱۵م) نهاد مسئول و مجری تحریمهای وزارت خزانهداری امریکا یعنی اداره کنترل منابع خارجی (OFAC) رقمی معادل ۱۴ میلیارد دلار را به عنوان جریمه، برای شرکتها و اشخاصی که با ایران داد و ستد و قرارداد دارند اعمال کرده است.
با توجه به اقدامات انجام شده تا به امروز، چنین به نظر میرسد که وزارت خزانهداری امریکا قادر به تعریف و تدوین معیارهای مشخصی برای مراوده با ایران و نحوه رویارویی با این کشور نیست. یکی از تاجران عمده گندم (در تهران) که بخشی از کسبوکارش در طول سالهای تحریم ایران با طرفهای تجاری در امریکا بود در رابطه با شرایط کنونی حاکم بر فضای تجارت و مبادلات بازرگانی کشورش میگوید: از نظر من بهتر بود که همان شرایط و فضای تحریم اقتصادی حاکم بر کشور باقی میماند. حداقل در آن دوره بانکها میدانستند که مجاز به انجام چه کارهایی هستند و اجازه انجام دادن چه نوع فعالیتهایی را ندارند. در حال حاضر این وکلا هستند که تصمیمگیرنده و تعیینکننده امور شدهاند، نه بانکداران و تا به امروز هیچ تغییری ایجاد نشده است. در همین زمینه یکی از تولیدکنندگان بریتانیایی لوازم حفاری برای سکوهای استخراج نفت که در طول ۶ سال گذشته از بازار ایران دور مانده است را با گلایه بسیار میگوید: ما نمیتوانیم هیچ نوع کالا و تجهیزاتی را به ایران بفروشیم زیرا بانکها وظیفه پرداخت و نقل و انتقالات مالی و اعتباری را قبول نمیکنند. البته شرکتهای عرضهکننده اعتبارات صادراتی اروپایی بهتازگی صدور برخی اسناد اعتباری را آغاز کردهاند مانند مورد اخیر که از سوی طرف ایتالیایی برای قرارداد ۵ میلیارد دلاری با ایران صادر شد. تعداد اندکی از بانکهای اروپایی مانند بانک بلژیکی KBC و بانک آلمانی DZ نیز انجام مبادلات بانکی با ایران را آغاز کردهاند که البته احتمال دارد به دلیل آن باشد که حضوری پررنگ و قوی در عرصه اقتصاد امریکا ندارند. با این حال حتی این بانکها نیز نمیتوانند دادوستد خود با ایران را با استفاده از دلار امریکا انجام دهند (مگر اینکه امریکا تایید کرده باشد که آن دلارها پیش از اعمال تحریمهای خود علیه ایران، از مرزها و سیستم پولیاش خارج شده است). اما جدای از اوضاع نامعلوم و مبهم کنونی در رابطه با مراودات تجاری شرکتها و کشورهای دیگر با ایران، برخی شرایط و اقدامات دیگر نیز در مسیر تعامل با ایران، برای طرفهای خارجی محدودیتساز شده است. برای مثال پس از رفع تحریمهای ایران، ایالات متحده صدور ویزا برای کسانی که در ماههای اخیر به ایران سفر کرده باشند را دشوارتر کرده است. درنهایت با آنکه انجام برخی اصلاحات و برقراری تعامل با ایران تا حدودی قابل مشاهده است اما بهطور مشخص، دسترسی به مبادلات پولی و مالی خارج از ایران چه برای شهروندان و فعالان تجاری ایرانی و چه برای شرکتها و افراد خارجی با دشواریهای متعددی همراه است و برقراری تعامل با طرفهای امریکایی و گرم شدن روابط میان ایران و امریکا با سرعت مناسب و در آینده نزدیک محقق نخواهد شد هر چند که ایران برای فعالان تجاری و اقتصادی خارجی سرزمینی پر از فرصتهای بکر و فراتر از سرزمین موعود باشد. |